اجتماعیاقتصادیدسته‌بندی نشدهفرهنگی و هنریفناوری اطلاعات

حسینیه‌ای به وسعت اخلاص عزاداران/باشد که از خزانه غیبم دوا کنند

دانستنی اقتصاد، گروه فرهنگ و ادب _ زینب رازدشت: اگر از میدان بهارستان به‌سمت جنوب بروید و از چهارراه سرچشمه در خیابان شهید مصطفی خمینی (سیروس) عبور کنید، بعد از پمپ بنزین به کوچه شهید افشار می‌رسید. با ورود به این کوچه و طی چندین قدم، خود را در چهارراهی کوچک می‌بینید که میان اهالی محل به چهارراه سادات معروف است. در ضلع شمال‌شرق این چهارراه، عمارتی با دیواری طولانی می‌بینید. به‌وسیله دری در قسمت جنوب و دو ورودی در قسمت شمال بنا، وارد این عمارت شوید. عمارتی که به‌وضوح می‌توانید قدمت و اصالت را از درودیوارش ببینید. بله اینجا «حسینیه سادات اخوی» است!

خانم‌ها دسته دسته از کوچه پس کوچه‌های این محله عبور می‌کنند تا وارد حسینیه شوند؛ بسیاری از آنها از ساعت ۶ صبح وارد حسینیه می‌شوند و به عبادت می‌پردازند و از ساعت ۸ صبح مداحان و علما یکی پس از دیگری وارد می‌شوند و به ذکر مصیبت می‌پردازند.

قدمت حسینیه سادات اخوی تهران روایاتی که سینه به‌سینه از بازماندگان مرحوم حاج «ابراهیم سادات اخوی» بنیان‌گذار حسینیه سادات اخوی به دست آمده، این بنا بیش از ۲۰۰ سال قدمت دارد. در یکی از اتاق‌های حسینیه، چندین قاب عکس به دیوار آویخته‌اند که در صدر آن‌ها عکس مرحوم حاج ابراهیم سادات اخوی، بانی حسینیه دیده می‌شود. همراه آن عکس فرزندان و نوادگان دودمان سادات اخوی قرار دارند که همگی مسئولیت حسینیه را برعهده داشته‌اند.

حسینیه‌ای به وسعت اخلاص عزادران/باشد که از خزانه غیبم دوا کنند

پیش از اینکه حسینیه به‌شکل امروزی دربیاید، مراسم عزاداری سالار شهیدان اباعبدالله الحسین (ع) در آن برگزار می‌شد. مرحوم حاج ابراهیم، نذری برای به‌پاداشتن عزای امام حسین (ع) در ماه محرم داشت و به اجرای آن اهتمام خاصی می‌ورزید. کم‌کم این محل عزاداری که در آن زمان مرکز شهر قرار داشت و شناخته شده بود، با استقبال بیش‌ازحد مردم روبه‌رو شد و مستمعین و عزاداران مراسم با کمبود جا مواجه شدند. ازاین‌رو حاج ابراهیم سادات اخوی با هزینه شخصی پنج ملک همجوار حسینیه را خرید و پس از یکی‌کردن آن‌ها، حسینیه را به‌شکل امروزی درآورد. حسینیه که از یکی‌شدن شش باب خانه به دست آمده، چنین فضاهایی دارد: شبستان بزرگی که در اصل حیاط حسینیه است، چایخانه، چندین اتاق مشرف بر حیاط، انبار و سرویس بهداشتی. حسینیه سادات اخوی یکی از قدیمی‌ترین و اصیل‌ترین حسینیه‌های فعال در تهران است که هنوز مراسم طبق رسوم اولیه در آن برگزار می‌شوند.

طبق نذر بانی حسینیه، در دو مناسبت سال، مراسم خاص و ویژه‌ای برگزار می‌شود: مراسم خاص ایام عزاداری شهادت حضرت فاطمه (س) که معروف به فاطمیه است و نیز ایام شهادت امام حسین (ع). حسینیه سادات اخوی در ایام فاطمیه، ۱۰ روز و در ایام محرم، ۱۲ روز عزاداری برگزار می‌کند. همچنین در طول سال، سایر مراسم عزاداری اهل بیت در حسینیه برگزار می‌شود.

زهرا خانم یک خانم حدود ۴۰ ساله‌ای است که به همراه مادر و همسر برادرش به حسینیه آمده بود. او از صاحب این حسینیه حاجت‌های بسیار بزرگی گرفته بود و نقل می‌کرد که یک روز خانمی باور نداشت اما پس از چند روز چنان حاجتش را گرفته بود که خودش هم در شوک بود.

زهرا خانم تأثیر اخلاص را در حاجت گرفتن بسیار دانست و گفت: آنکس که اخلاص بیشتری دارد، زودتر حاجتش را خواهد گرفت. او در ادامه با شعری از حافظ بغض می‌کند و با همان صدای بغض کرده می‌گوید: دردم نهفته به ز طبیبان مدعی / باشد که از خزانه غیبم دوا کنند.

حسینیه‌ای به وسعت اخلاص عزادران/باشد که از خزانه غیبم دوا کنند

طبق رسم دیرینه‌ای که از بدو تأسیس حسینیه برقرار بوده، با شروع ایام عزاداری و تا پایان آن، مراسم همه‌روزه از ساعت هفت صبح تا قبل از اذان ظهر برگزار می‌شود. در طول ساعات برگزاری مراسم، وعاظ و مداحان در زمان‌های تنظیم‌شده نیم‌ساعته، ذکر مصیبت و مرثیه‌سرایی می‌کنند. ازآنجاکه ترتیب و نحوه اجرا یکی از ارکان مهم مراسم است، دست‌اندرکاران حسینیه با وسواس خاصی به نحوه اجرا نظارت دارند.

وعاظ نیز دقت خاصی دارند تا نقل‌قولی خارج از متن مقاتل و کتب معتبر به کار برده نشود. بانیان حسینیه تمام همت خود را به کار گرفته‌اند تا علاوه‌بر حفظ اصالت مراسم، از بروز و نشر خرافات جلوگیری کنند. در هر مراسم از وجود هفت تا هشت مداح و واعظ مختلف استفاده می‌کنند که تمامی این مداحان از سرآمدان ذکر مصیبت محسوب می‌شوند و با نفس گرم شأن به مراسمات سوگواری حال‌وهوای خاصی می‌بخشند.

در روزهای تاسوعا و عاشورا هیئت‌های زنجیرزنی با حضور در حسینیه، زیر چادر بزرگی که به نقوش خاص و زیبا مزین شده و آن را به‌وسیله ستون‌های عظیم‌الجثه در حیاط حسینیه برپا کرده‌اند، به عزاداری مشغول می‌شوند. در پایان مراسم از خادمان حسینیه تبرک‌هایی دریافت می‌کنند که نزد عزاداران اهمیت خاصی دارند.

پذیرایی در حسینیه سادات اخوی هنوز حال‌وهوای سنتی و قدیمی خودش را دارد. در دو فرصت نیم‌ساعته که بین سخنرانی منابر تنظیم شده، خادمان حسینیه از عزاداران پذیرایی می‌کنند. پذیرایی در عین سادگی، بسیار دل‌چسب و گوارا است. استکان‌های کمرباریکی در اختیار عزاداران قرار می‌دهند که داخل آن‌ها را با دو سه حبه‌قند و چای ذغالی پر می‌کنند و کنار آن‌ها تکه‌های نان قندی می‌گذارند که عطر و مزه خاصی دارند. خیلی از حضار نان‌قندی‌ها را به‌عنوان تبرک با خودشان می‌برند. طبق گفته یکی از خادمان، نان‌های قندی به‌صورت سفارشی و اختصاصی پخته و برای حسینیه سادات اخوی فرستاده می‌شوند.

این میان نوجوانان دهه هشتادی و کودکان دهه نودی بیشتر به چشم می‌خورند، کودکان و نوجوانانی که در حال خدمت به عزاداران حسینیه هستند. تعدادی از آنها سینی سینی چای به داخل می‌برند و تعدادی دیگر پذیرای میهمانان اباعبدالله هستند. گروهی دیگر هم استکان‌های خالی را جا به جا می‌کنند.

محمدحسین اکبریان نوجوان متولد ۸۷ است؛ او ۱۵ سال سن دارد و از ۹ سالگی به همراه دایی‌هایش به حسینیه می‌آمد و در دستگاه اباعبدالله خدمت می‌کرد. این نوجوان ۱۵ ساله به همه دهه هشتادی‌ها می‌گوید که اگر می‌خواهند عاقبت بخیر شوند، هر چه توان دارند برای اهل بیت (ع) بگذارند. به ویژه امام حسین (ع).

اکبریان که از دستگاه اهل بیت (ع) به ویژه امام حسین (ع) نشانه‌های زیادی دیده است، گفت: سال پیش دلم گرفته بود و هوای رفتن به کربلا را داشتم تا اینکه امام حسین (ع) نامه رفتنم را امضا کرد و اربعین به زیارت ایشان رفتم.

این نوجوان ۱۵ ساله آرزوهای زیادی دارد اما بزرگترین آرزویش سلامتی و امنیت کشور و از آن بیشتر آرزوی رفتن به مکه را دارد.

حسینیه‌ای به وسعت اخلاص عزادران/باشد که از خزانه غیبم دوا کنند

دوستش آرتین چاکویی متولد ۱۳۸۸ است؛ کنار او ایستاده و همکاری لازم را با یکدیگر در پذیرایی از عزاداران امام حسین (ع) را دارند. او چندین سال است که در حسینیه سادات اخوی مشغول خدمت به عزاداران حسینی است. دوران کودکی اش به همراه مادربزرگش به حسینیه می‌آمد و الان چندسالی می‌شود که برای خدمت به این حسینیه می‌آید.

چاکویی از برخی هم سن و سالانش گلایه می‌کند که او را به خاطر خدمت در دستگاه امام حسین (ع) مسخره می‌کند اما می‌گوید که وقتی آنها به من می‌گویند اول سکوت می‌کنم اما وقتی توهین‌های شأن بیشتر شد، به آنها می گویم که به شما ربطی ندارد و سپس می خندد…

زمانی که وارد حسینیه می‌شوید دو جمله بر سر در حسینیه خودنمایی می‌کند: «قال رسول االله: حسین منی و انا من الحسین» که در زیر آن نام حسینیه و واقف آن ذکر شده بود: «حسینیه سادات اخوی، واقف حاج سید ابراهیم سادات اخوی» سرتاسر حسینیه به پرده‌ها و پارچه نوشته‌های دوره قاجار مزین است. از گذشته رسم بوده به علت تاریکی در شب، زنان پس از نماز صبح در مراسم عزاداری حضور داشتند و میزبان برای صبحانه همچون دوران قاجار با چای در استکان‌های شاه عباسی و نان قندی از عزاداران پذیرایی می‌کرد و برای پذیرایی مفصل‌تر با پنیر لیقوان و نان سنگک عزاداران را مورد پذیرایی قرار می‌داد.

در حسینیه سادات اخوی همچنان مانند دوره قاجار از صبح تا ظهر هم مانند شب مراسم نوحه و قرائت قرآن و وعظ و سخنرانی برپا است. هنوز هم قندهای این حسینیه به نشانه تبرک و شفای مریضان برده می‌شود.

این تکیه از زمان ناصرالدین شاه وقف شده اما قدمتی بیش از ۲۰۰ سال دارد. در این حسینیه از اول تا سوم محرم پس از اذان صبح تا اذان ظهر آئین عزاداری به شیوه سنتی آن برپاست و سه شب آخر محرم هم روز و هم شب عزاداری است «سادات اخوی»؛ مقابل در ورودی مردانه | سینی‌های پر از استکان‌های سنتی معروف به «کمر باریک» روی میز به نظم، چیده شده‌اند. هر روز از محرم، پذیرایی‌شان یا قهوه است یا چای و نان قندی. پذیرایی قهوه از زمان قاجار است که سنت آن در این سال‌ها با قهوه ترک محفوظ مانده است

چادرهایی که مزین به تکه دوزی هایی دارای معنا و مفهوم خاصی هستند

چادر بزرگی که سقف حسینیه را پوشانده توسط سه ستون علم نگهداری شده است. این چادرها مزین به تکه دوزی هایی دارای معنا و مفهوم خاصی از زمان‌های گذشته است. قدمت اولین چادر این حسینیه به ۸۰ سال می‌رسد که توسط مرحوم خیام در شهر اصفهان دوخته شد. هر ساله قبل از شروع ایام عزاداری محرم و فاطمیه خادمان حسینیه سادات اخوی اقدام به برپایی ستون‌های مرکزی و چادر می‌کنند.

حسینیه پر و خالی می‌شوند و مداحان و ذاکران یکی پس از دیگری می‌نشینند و به ذکر مصیبت می‌پردازند. کوچه پر و خالی می‌شود؛ استکان‌های کمرباریک با حبه‌های قند و نان قندی‌ها هم پر و خالی می‌شوند؛ این روال طبیعی زندگی است. عمر انسان هم اینچنین می‌گذرد. خیلی‌ها سال گذشته میهمان این حسینیه بودند و امسال نبودند و امام حسین (ع) تنها کسی است که در این روزگار برای مان می ماند…

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا