نگاهی چالشی به سرمایه گذاری غدیر / ۵ فرصت مهم نماد وغدیر چیست؟
به گزارش دانستنی اقتصاد؛ در پورتفوی بورسی شرکت سرمایه گذاری غدیر ، شرکت نفت و گاز پارسیان با درصد سهامداری ۶۴ درصد، شرکت توسعه صنایع و معادن غدیر با درصد سهامداری ۸۴ درصد (با محوریت سنگ آهن گهر زمین)، شرکت پتروشیمی پارس با درصد سهامداری ۱۸ درصد، شرکت توسعه سرمایه و صنعت غدیر با درصد سهامداری ۷۴ درصد، صندوق سپیدما با داشتن ۲۳ درصد واحدهای سرمایه گذاری، شرکت توسعه صنایع بهشهر با ۳ درصد مالکیت و بین المللی توسعه ساختمان با ۱۵ درصد، مهم ترین شرکتها و صندوقهای سرمایهپذیر درصدی سرمایه گذاری غدیر هستند. به طور کلی مجموع ارزش بازار پورتفوی بورسی برابر ۲۱۴ همت است.
در پورتفوی غیر بورسی این شرکت میتوان به شرکتهای صنعتی و بازرگانی غدیر، مجتمع صنایع آلومینیوم جنوب، سرمایه گذاری برق و انرژی غدیر و گروه مالی نماد غدیر اشاره نمود. حقوق مالکانه شرکت نیز در حال حاضر ۳۶.۵ همت است.
همان طور که بیان شد پتانسیل شرکت در سود سازی به شدت بالاست. این شرکت یکی از مهم ترین بازیگران صنایع پتروشیمی، پالایشگاه، برق وسیمان است. حال سوال اساسی این است که این شرکت سرمایه گذاری بزرگ تا چه حد در جهت صرفه و صلاح سهامداران برای رشد زیرمجموعهها تلاش کرده و منافع سهامداران را تامین کرده است؟
اولین نکته در بررسی عملکرد شرکت در سال اخیر به تقسیم سود نقدی شرکت باز میگردد. برخلاف سالهای گذشته که مجمع شرکت در ماه اسفند هر سال برگزار میشد، مجمع امسال با یک ماه تاخیر برگزار شد. درصد تقسیم سود نیز نسبت به سال گذشته و میانگین ۵ سال اخیر کاهش یافت و ۸۴ درصد سود خالص تقسیم شد که البته در صورت سرمایهگذاری سود باقیمانده در طرحهای توسعهای میتواند اتفاق مثبتی باشد.
نکته دوم بحث مطالبات زیر مجموعههای اوره ساز نفت و گاز پارسیان است. پتروشیمی پردیس، کرمانشاه، خراسان و شیراز در سود آوری نفت و گاز پارسیان و بالتبع سرمایهگذاری غدیر تاثیرگذارند. روند نسبت تقسیم سود این شرکتها در سالهای اخیر نزولی شده است. سازمان خدمات حمایتی کشاورزی با عدم پرداخت مطالبات اوره سازان هر ساله ریسک نقدینگی آنها را افزایش میدهد و صنعت را با چالش روبه رو کرده است. شرکت سرمایه گذاری غدیر به عنوان واحد نهایی گروه تا چه زمانی میتواند منافع خود و سهامداران را نادیده بگیرد. بازپس گیری مطالبات میتواند هم توان تقسیم سود شرکتهای اوره ساز را افزایش دهد و هم مجموعه غدیر را منتفع سازد.
نکته سوم در مورد نرخ دستوری برق است. شرکت سرمایه گذاری غدیر با داشتن شرکت برق و انرژی غدیر به عنوان یکی از بازیگران صنعت چه نقشی در افزایش نرخ نیروگاههایی که انرژی تولیدی را در بازار برق به فروش میرسانند، ایفا نموده است؟ افزایش نرخ برق و دریافت مطالبات صنعت از دولت توان پرداخت سود زیرمجموعه ها را افزایش داده و مجموعه غدیر را از سود قابل توجهی برخوردار خواهد کرد. شایان ذکر است که هزینه برآوردی طرح توسعه نیروگاههای سیکل ترکیبی قشم، فاز اول نیروگاه لامرد و نیروگاه خورشیدی جرقویه ۴۲۱ میلیون یورو است و باید برای تحققIRR مناسب طرحهای توسعه طرح تجاری صنعت نیروگاه اصلاح شود و این مهم نیاز به قدرت چانهزنی بازیگران دارد. شرکت سرمایه گذاری غدیر میتواند در نیل به این خواسته مهم فعالان صنعت برق موثر باشد.
نکته چهارم در بررسی عملکرد شرکت، کاهش سود پتروشیمی زاگرس به عنوان زیر مجموعه تحت مالکیت ۳۳ درصدی نفت و گاز پارسیان است. نرخ خرید یوتیلیتی پتروشیمی زاگرس از پتروشیمی مبین در سال ۱۴۰۰ بیش از ۲۰۰ درصد افزایش یافت. انتظار از نفت و گاز پارسیان و مجموعه غدیر مقاومت بیشتر بود؛ چرا که پتروشیمی زاگرس با این شوک با بحران مواجه شده و سود آن به شدت کاهش یافت.
نکته پنجم در مورد شرکت آهن و فولاد غدیر ایرانیان است. سال ۱۴۰۲ سومین سالی خواهد بود که شرکتهای تولید کننده آهن اسفنجی با مشکل قطعی برق در ماه تیر و مرداد و با مشکل قطعی گاز در ماه دی و بهمن مواجهند. چه برنامهای برای کنترل ریسک کاهش تولید در دستور کار شرکت قرار گرفته است؟ آیا باید به صورت دائمی ظرفیت عملی این شرکت را پایینتر در نظر گرفت؟
امید است که شرکت سرمایه گذاری غدیر با داشتن قدرت چانه زنی بالا نقش خود را در راستای افزایش تولید اجرا نماید و نقش خود را در ارتقای شرکتهای زیرمجموعه به درستی ایفا نماید.