محدودیت ها تحقق مسئولیت اجتماعی را تضعیف می کند
دانستنی اقتصاد: سرمایه اجتماعی از مفاهیم نوینی است که امروزه در بررسی های اقتصادی و اجتماعی جوامع مدرن مطرح شده است و شنایایی آن به عنوان یک نوع سرمایه، چه در سطح مدیریت کلان توسعه کشورها و چه در سطح مدیریت سازمان ها و بنگاه ها، می تواند شناخت جدیدی را از سیستم های اقتصادی – اجتماعی ایجاد و مدیران را در هدایت بهتر سیستم ها یاری کند. مسئولیت اجتماعی نیز اگرچه به ظاهر موضوعی مدرن است، اما در شکلی سنتی و در اکثر جوامع قابل پیگیری است. با وجود این، در جوامع مدرن تر فعالیت های متنوع تری در زمینه مسئولیت اجتماعی از شرکت ها و صاحبان سرمایه انتظار می رود. ضروری است سازمان ها برای حفظ جایگاه، بقای خود در جامعه و موفقیت در کار آن را در اولویت قرار دهند. برای تحلیل و بررسی رابطه مسئولیت اجتماعی با سرمایه اجتماعی، «رسانه مسئولیت اجتماعی» با رضا پدیدار، عضو هیئت نمایندگان اتاق ایران گفتگو کرده است که در ادامه ماحصل این گفت وگو را می خوانید:
مسئولیت اجتماعی چه رابطه ای با حاکمیت شرکتی دارد و چه کمک هایی به بنگاه های اقتصادی می کند؟
مسئولیت اجتماعی یک ضرورت اجتماعی است که هر فردی باید نسبت به آن اهتمام داشته باشد. مسئولیت اجتماعی به رفتار اجتماعی افراد و شرکت ها باز می گردد. مسئولیت اجتماعی شرکتی با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان، درگیری شغلی و رضایت شغلی کارکنان رابطۀ معناداری دارد. همچنین درگیری شغلی و رضایت شغلی کارکنان بر رفتار شهروندی سازمانی کارکنان اثرگذارند و در تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکتی بر رفتار شهروندی سازمانی میانجیگری میکند. تمرکز بر مسئولیت اجتماعی شرکت میتواند کارکنان را با شغل خویش درگیر کند و با رضایت از حضور در سازمان، مشارکتی فعالانه و داوطلبانه برای پیشبرد اهداف سازمانی داشته باشند. به صورت طبیعی بنگاه های اقتصادی که دارای رویکرد مسئولیت اجتماعی هستند، می توانند موفقیت خود را به این وسیله تضمین کنند. از سوی دیگر محدودیت هایی که در زمینه های اجتماعی در جامعه ایجاد می شود، تحقق مسئولیت اجتماعی را تضعیف می کند.
چرا چنین اتفاقی رخ می دهد؟
یکی از عوامل مؤثر در بهبود وضعیت اقتصادی، سرمایههای اجتماعـــی است که مجموعهای از پیوندها، همکاری، اعتماد متقابل و ارتباطات میان اعضای جامعه را شامـــل میشود. به باور بانک جهانی توجه به سرمایه انسانی که در حقیقت همان استعداد و خلاقیت ذاتی افراد جامعه است و بیشتر از طریق نهادهای مردم محور و سمنها بروز میکند، مهمترین و موثرترین سرمایهگذاری درازمدت و سبب ایجاد رفاه و ارتقای کیفیت زندگی در هر کشور است. دولتها در این میان نقش ظریفی دارند زیرا از یک سو باید شرایط استفاده بهینه از سرمایههای اجتماعی را فراهم کنند ولی نباید از سویی دیگر با مداخلهگری، مانع بروز خلاقیتها شوند. این مهم با تمرکز بر نقش جوانان بهعنوان سرمایههای انسانی و سازنده آینده کشور، حاکی از اهمیت این عامل در اهداف اصلی و کلی حاکمیت است. در این راستا، موضوع جوانگرایی نباید تنها در انتصاب مدیران و مسئولانی که ازلحاظ سنی جواناند خلاصه شود و در مقابل باید افکار و مطالبات نسل جوان که سرمایه اصلی اجتماعی کشور هستند نیز مدنظر قرار گیرد. متأسفانه بر اساس گزارش اخیر وزارت امور اقتصادی و دارایی از تحلیل شاخصهای سرمایه اجتماعی در مقایسه با سالهای گذشته نمایان گر تنزل کیفیت رفتار مردم در زمینههایی مانند کمک به دیگران و شرکت در سازمانهای خیریه و مردمنهاد است و متأسفانه، رفتارهای پرخاشگرانه و سرقت و موارد مشابه آن روندی صعودی داشته است.
مهم ترین دلایل فرسایش اجتماعی و به تبع آن مسئولیت اجتماعی در کشور چیست؟
وضعیت نامناسب اقتصادی کنونی و ناامیدی نسبت به وضعیتهای پیش رو، از دلایل اصلی روندهای نزولی و صعودی فوق است. متأسفانه سایه ناامیدی بر نسل جوان جامعه به دلیل بیکاری و نبود درآمد کافی برای گذران زندگی روزمره، نبود انگیزه برای پیشرفتهای آینده و بینشاطی، نهایتا به فرار مغزها و از دست رفتن سرمایههای انسانی که در طی سالها شاهد آن بودهایم و به تبع آن، منجر به پس رفت اقتصادی میشود. متغیر دیگری در این شاخص نمایان گر وضعیت نامطلوب درک و شناخت متقابل مردم و مسئولان اجرایی و عملیاتی در نظام اجرایی حاکم بر جامعه است. نگرانی خانوادهها نسبت به آینده فرزندان نیز پارامتر مؤثر دیگری است که خود نشانی از عدم اطمینان به کیفیت مسئولیتها و نگاه جامعه به فرد است.
راهکار شما برای تقویت سرمایه اجتماعی و مسئولیت اجتماعی چیست؟
شکی نیست که توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بدون سرمایه اجتماعی امکانپذیر نیست و انسجام جامعه تنها با اعتماد افراد به یکدیگر و احترام متقابل صورت میگیرد.این موضوع در تحقق مسئولیت اجتماعی نیز تأثیرگذار است. در این رابطه هر چه سطح این اعتماد پائین تر باشد، میزان رشد اقتصادی نیز پائین تر خواهد بود. بهطور مثال ما شاهد این اعتماد اجتماعی در سالهای جنگ بودیم. در زمان جنگ بااینکه کشور متحمل هزینه هنگفتی در طول جنگ تحمیلی شد، اما سرمایه اجتماعی و تعلقخاطر مردم به کشور و نظام باعث حفظ آبوخاک کشور گردید. این اعتماد اجتماعی سرمایهای است که متأسفانه کمتر و کمتر میشود. اما باید بپذیریم که جوانان بهعنوان بزرگترین و مهمترین سرمایه اجتماعی باید در تمام عرصهها شانههای خود را زیر بار مسئولیت بدهند و در مسیر هدایتهای علمی و تجربی گام بردارند. اما فزون بر این توانمندیها، استفاده از همه نیروهای انسانی جامعه ازجمله بانوان و اقلیتها و آنهایی که همیشه در پس پرده فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی ساکن و ساکت ماندهاند نیز باید در دستور کار و پیشانی جامعه قرار بگیرند. لذا در این زمان که مشکلات سرمایه اجتماعی را تضعیف کرده باید همه برای انسجام بهتر و بازگشت سرمایههای اجتماعی تلاش کنند. شاید بهتر است بگوییم این تلاش نباید تنها به این زمان محدود شود و همگرایی و مشارکت حداکثری باید یک فرهنگ جاافتاده در گفتمان سیاسی و اقتصادی کشورمان باشد.
انتهای پیام/