در کشاکش غولها: دیالکتیک قدرت و نوآوری در جهان پسالیبرال

دانستنی اقتصاد:دکتر سید علیرضا بهبهانی:در جهانی که دیگر با دستهبندیهای کلاسیک لیبرال و محافظهکار، چپ و راست، یا شرق و غرب قابل تبیین نیست، ما در حال ورود به دوران تازهای از تاریخ بشر هستیم: عصر غولها. نه غولهای اسطورهای، بلکه غولهای انسانی با ابزارهای فناورانه، قدرت رسانهای، نفوذ سیاسی و بینشهای گاه شگفتانگیز و گاه ویرانگر. در این بستر، تقابل اخیر بین ایلان ماسک و دونالد ترامپ را نباید نزاعی ساده یا کودکانه دید، بلکه باید آن را همچون “رخدادی فلسفی” فهم کرد؛ لحظهای که تضاد میان ارادههای بزرگ، ساختار قدرت و آیندهی توسعه جهانی را در آینهی خود بازتاب میدهد.
ترامپ و ماسک، هر دو در قلب پارادایم پسالیبرال ایستادهاند. اولی نمایندهی ارادهی سیاسی بیپروای آمریکای فراموششده است؛ دیگری نماد خلاقیت فناورانهای که نهتنها صنایع، بلکه مرزهای فکری بشر را جابهجا کرده. در دههای که نظم جهانی در حال فروپاشی و بازسازی است، این دو مرد از دو جبهه، اما با یک هدف مشترک ـ تغییر قواعد بازی ـ برآمدهاند. درگیری اخیر آنها را میتوان دیالکتیکی میان تزِ قدرت سیاسیِ مبتنی بر بومیسازی (ترامپ) و آنتیتزِ جهانیسازی فناورانه (ماسک) دید؛ اما آیا این دو میتوانند به سنتز برسند؟ یا جهان باید آماده ظهور الگویی نو از رهبری شود؟
از نگاه اسپینوزا، نباید جهان را آنگونه که آرزو میکنیم ببینیم، بلکه باید آن را آنگونه که هست بفهمیم. در سطحی سطحی، نزاع ماسک و ترامپ به اختلافات بر سر تعرفهها، مداخلات دولت در فناوری، و بهرهبرداری از پلتفرم X محدود میشود. اما در لایهای عمیقتر، این تقابل، رقابت میان دو نوع مشروعیت است: مشروعیت سیاسی متکی بر رأی تودهها، در برابر مشروعیت تکنولوژیک مبتنی بر توانمندی در تغییر ساختارهای واقعیت. ماسک، با عقلانیتی نزدیک به فیزیکدانان، جهان را در قالب مدلهای «اولیه» میفهمد؛ ترامپ، با شهودی سیاسی-تجاری، بر آن است که نظم نوین جهانی باید با محوریت آمریکای نوستالژیک بازسازی شود. نزاع آنها، بازتاب جدال عقلانیت علمی و ارادهی سیاسی در سطحی بیسابقه است.
تحلیل این درگیری از زاویه استراتژیک، پیامدهایی عمیق برای ساختار قدرت در غرب دارد. اتحاد ترامپ-ماسک، اگر تداوم مییافت، میتوانست موتور محرک توسعهای باشد که بر پایهی اقتدار ملی از یکسو و نوآوری تکنولوژیک از سوی دیگر، به بازآفرینی هژمونی آمریکا در عصر پساجنگ سرد کمک کند. این اتحاد، اگرچه بر مصالحههایی دردناک استوار میشد، ترکیبی نادر از «ریسکپذیری فناورانه» و «تصمیمگیری سیاسی غیرمتعارف» را پدید میآورد که توان مقابله با چالشهایی چون تغییرات اقلیمی، بحران زنجیره تأمین، و رقابت ژئوپلیتیکی با چین را داشت.
اما درگیری کنونی، خطر فروپاشی چنین سنتزی را به همراه دارد. نخست، شکاف میان این دو غول، پیامی منفی به سرمایهگذاران، نهادهای دفاعی، و افکار عمومی جهانی مخابره میکند؛ پیامی از عدمثبات، از نبود چشمانداز مشترک در رأس قدرت غیررسمی. دوم، این نزاع به تقویت گفتمانهای ضدفناوری در جناحهای چپ منجر شده که همزمان منتقد سرمایهداری پلتفرمی و ناسیونالیسم سیاسیاند. سوم، در شرایطی که چین با مدل اقتدارگرایانه-فناورانهی خود به سرعت در حال جذب نخبگان جهانی است، چنین تنشهایی میتواند فضای رهبری جهانی آمریکا را بیش از پیش متزلزل کند.
از منظر نظریههای توسعه، ما با یک فرصت تاریخی برای بازتعریف مفهوم “رهبری” روبهرو بودیم. در سنتهای کلاسیک، توسعه یا با دولتهای مقتدر هدایت میشد یا با بازارهای آزاد و دست نامرئی. اما عصر ما، عصر میانجیهای نوینی است که نه سیاستمدارند نه تکنوکرات؛ بلکه کارآفرینانی هستند که مرزهای دانش، اقتصاد و افکار عمومی را جابهجا میکنند. ماسک از این جنس است، اما او برای تحقق رؤیایش، به پشتیبانی سیاسی نیاز دارد. ترامپ نیز برای اجراییکردن دیدگاهش، به ابزارهای فناوری و شبکههای اجتماعی وابسته است. درهمتنیدگی این دو، نه یک اتفاق بلکه ضرورتی تاریخی است.
اگر به فلسفهی تاریخ بازگردیم، آنگونه که هگل بیان میکند، پیشرفت بشر حاصل کشاکش میان تز و آنتیتز است، که در نهایت به سنتز میانجامد. شاید درگیری امروز ترامپ و ماسک، آغاز دیالکتیکی بزرگتر باشد؛ فرصتی برای ظهور نسلی تازه از رهبران که هم به فناوری ایمان دارند و هم به مسئولیت سیاسی در قبال انسان و طبیعت. جهان امروز بیش از هر زمان دیگر، به عقلانیتِ تکنو-اخلاقی نیاز دارد: به زبانی که بتواند هوش مصنوعی را با عدالت اجتماعی پیوند دهد، مریخ را با اخلاق زمین، و قدرت را با مسئولیت.
در پایان، ما نباید در دام قضاوتهای سطحی گرفتار شویم. پرسش اصلی این نیست که ماسک یا ترامپ چه گفتند یا نگفتند، بلکه این است که آیا این دو، و جهان پیرامونشان، خواهند توانست از این تضاد عبور کنند و به الگویی نو برای توسعهی متوازن برسند یا نه؟ تاریخ، بیصدا اما مصمم، در حال ثبت این پاسخ است. منبع :پایگاه خبری دانستنی آنلاین