بچه های کار از ایران خودرو دیدن کردند
دانستنی آنلاین/جمشیدی: ۲۴ کودک کار که زیر پوشش انجمن حمایت از کودکان کار هستند٬ به مناسبت روز جهانی مقابله با کارِ کودکان، مهمان شرکت ایران خودرو بودند و از نزدیک با این کارخانه خودرویی آشنا شدند.
به گزارش پایگاه خبری دانستنی آنلاین٬ این مهمانان هفت دختر و ۱۷ پسر و رده سنی ۸ تا ۱۴ سال بودند که یا اکنون شاغل هستند، یا در گذشته شاغل بودند و یا در معرض این مشکل قرار دارند.
مهمانان کودکانی بودند که وقتی به چهرههایشان نگاه میکردی تماما کودکی بود و کودکی، اما در نگاه دخترها و دستان پسرها، میشد به راحتی رنج حاصل از مسئولیتی دشوار و کار سخت را مشاهده کرد.
با دخترها که حرف میزدی میل و رغبت زیادی برای بازدید نداشتند، شاید به این دلیل که تصور میکردند یک شرکت خودروساز جاذبهای برای دختران ندارد، اما پسرها کنجکاو بودند تا زودتر ماجراجویی ایرانخودرویی را آغاز کنند.
برای شروع به موزه ایرانخودرو رفتیم. بچهها با دیدن خودروهای قدیمی به وجد آمدند و پس از شنیدن توضیحات و گرفتن پاسخ پرسش های خود٬ هرکدام به کناری رفتند و مشغول بازدید دوباره از خودروها شدند.
«گلمحمدی»، یکی از سه مربی همراه کودکان، گفت که تمام بچهها دارای خانواده هستند، خانوادههایی که اکثرا درگیر مشکل اعتیادند یا توانایی انجام کار را ندارند، به همین دلیل است که کودکان برای تامین مخارج خود و خانواده اقدام به فعالیتهای درآمدزا میکنند. وی ادامه داد: دخترها بیشتر کارهای خانگی انجام میدهند و پسرها بیرون از خانه مشغولاند. تعدادی از والدین هم برای کسب درآمد در ساختمان انجمن کارهایی مانند آشپزی یا نگهبانی انجام میدهند و ماهانه مبلغی را به عنوان دستمزد دریافت میکنند.
این مربی با اشاره به اینکه کودکان در انجمن هم درس میخوانند و هم اگر فرصتی شد اوقات فراغتشان را در آنجا میگذرانند٬ افزود: نه کودکان و نه خانوادههایشان توانایی پرداخت هزینههای مدارس دولتی را ندارند و به همین دلیل است که در انجمن تحصیل میکنند و پس از آنکه در انجمن کودکان کار به یک سطحی از تحصیل می رسند٬ نیازمند تحصیل در مدارس هستند اما بازمانده از تحصیل میشوند.
گلمحمدی همچنین گفت: تعداد انگشت شماری از کودکان هستند که توانستهاند این دوره را طی کرده و وارد دانشگاه شوند. هرچند این اتفاق واقعا نادر است زیرا این بچهها از پس هزینههای تحصیل در دانشگاه بر نمیآیند.
او از کمبود روپوش مدرسه برای کودکان و نیاز آنها به لوازم التحریر و کتاب انتقاد کرد و از ناامیدی برخی کودکان برای ادامه تحصیل و داشتن آیندهای خوب سخن گفت.
پس از موزه به سالن پرس سه، بدنهسازی پنج و مونتاژ چهار رفتیم. هرچه بیشتر زمان میگذشت و بچه ها سالن های متعدد را مشاهده میکردند، بیشتر از بازدید راضی و خوشحال میشدند و وقتی از میان دستگاههای پرس و رُباتها عبور میکردیم با شور تمام به آنها خیره میشدند. به قول «مُرسل» که دختری زیبا و شیرین بود، کودکان تصورشان از کارخانه ساخت ماشین، دیدن آدمهایی بود که بخشهای مختلف خودرو را به هم پیچ و مهره میکردند و اصلا توقع دیدن این همه ربات و ماشینهای سنگین را نداشتند.
در انتهای بازدید به قدری ایرانخودرو توجه کودکان را جلب کرده بود که دائم درباره نحوه کار در شرکت سوال میکردند. دخترها که در ابتدا تمایلی برای بازدید نداشتند، میپرسیدند که چه درس و رشتهای را باید بخوانند تا در آینده بتوانند کارمند ایرانخودرو شوند. پسرها هم که از همان ابتدا هیجان بازدید را داشتند و با دقت تمام به توضیحات همکارانمان درباره نحوه سوار کردن هریک از قطعات بر روی خودرو گوش میسپردند. در آخر نیز از مربیهایشان خواستند تا از آنها در کنار خودروها عکس بگیرند و وقتی زمان رفتنشان رسید، برخلاف ابتدای ورود، خندان و در نهایت ادب تشکر و خداحافظی کردند. باور اینکه کودکان کار تا این اندازه آرام و مودب بودند برایم کمی دشوار بود اما به گفته مربیشان، این بچهها به دلیل زندگی در شرایط سخت و محیط خانوادگی که هنوز بر اصل پدر سالاری پایبند است، یاد گرفتهاند که مطیع و قانع باشند. کودکانی که تقریبا هر روز توسط والدینشان تنبیه بدنی میشوند؛ تن به کار زود هنگام میدهند اما شب که میشود طبق عادت بزرگسالان٬ با دستانی پر به خانه باز میگردند.