بورس ۹۹تکرار میشود؟
دانستنی اقتصاد: سالجاری یکسال خاص برای بازار سهام بود. سالی که حدود ۵ ماه و نیم آن با رشد مستمر در قیمتها و ارزش معاملات و مشارکتکنندگان در آن همراه بود. در این بازه زمانی شاخص کل از حدود ۵۱۳ هزار واحد به حدود ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحد رسید. ارزش معاملات روزانه خرد به بالای ۳۰ هزار میلیارد تومان نیز رسید. مشارکتکنندگان فعال در بازار به چندین میلیون نفر رسید. اما در بازه زمانی مابقی سالجاری، تقریبا همه چیز وارونه شد. شاخص کل از ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحد به حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحد رسید.
ارزش معاملات بهشدت سقوط کرد، بهطوریکه ارزش معاملات خرد حدود ۲هزار میلیارد تومان را نیز تجربه کرد. میزان مشارکتکنندگان در بازار نیز با توجه به خروج نقدینگی از بازار با کاهش همراه شد و بهطور کلی رونق بازه زمانی اول به رکود در بازه زمانی دوم تبدیل شد. قطعا مهمترین عامل در رشد قیمتی بالای سهام در بازه زمانی اول فارغ از تاثیرات افزایش نرخ ارز، هجوم نقدینگی بسیار بالا و با سرعت بسیار بالا به بازار سهام بود و به عبارتی پمپاژ نقدینگی به بازار در باره زمانی اول، شاید بهترین عبارت برای بیان دلیل رشد شدید قیمت سهام باشد. اما بنا بر شواهد و قرائن موجود در آن زمان، قیمت سهام وارد منطقه قرمز خود شدند. منطقهای که حباب قیمتی نام داشت. منطقهای که سودآوری شرکتها و حتی شرکتهای بزرگ توجیهکننده قیمت سهام آنها نبود، بهگونهایکه نسبت قیمت بازار به عایدی سهام بهطور میانگین به حدود ۲۸ واحد و در سهام بزرگ به حدود ۲۰ واحد رسیده بود و این عدد از میانگین بلندمدت خود فاصله قابلتوجهی پیدا کرده بود و عملا زنگ خطر به صدا درآمد و عملا از زمان شروع ریزش قیمتها، بازار سهام در بازه زمانی دوم خود در ابتدا ریزش سنگین و سریع در قیمتها و در ادامه، رکود همراه با کاهش با شدت کمتر در قیمتها را تجربه کرد. سال ۱۳۹۹ از جنبههای مختلف، سال بسیار خاصی برای بازار سهام بود. رشد سریع و قابلتوجه بیش از ۴ برابری، افزایش بسیار زیاد در ارزش معاملات، ورود نقدینگی قابلتوجه به بازار سهام، افزایش قابل ملاحظه در تعداد سرمایهگذاران، فروش قابلتوجه سهام بهصورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق صندوقهای قابل معامله توسط دولت،آزادسازی سهام عدالت،تغییرات زیاد در ریاست نهاد ناظر، سقوط قیمتی حدود ۴۵ درصدی و تصمیمات نامناسب توسط نهاد ناظر بود. اما برای اینکه بتوانیم چشمانداز بازار سهام را برای سال آینده ترسیم کنیم نیاز به این هست که در ابتدا یک پیشبینی راجع مولفههای اصلی تاثیرگذار بر بازار سهام شامل نرخ ارز، نرخ تورم، نرخ رشد نقدینگی، نرخ بهره، کسری بودجه دولت و وضعیت بازارهای موازی در سال آینده داشته باشیم. از دید نگارنده پیش فرض پیشبینی وضعیت مولفههای مورد اشاره در بالا، پیشرفت در مذاکرات هستهای و رسیدن به توافق و رفع تحریمها است که بر اساس شواهد و قرائن و به اذعان بسیاری از تحلیلگران سیاسی این مهم اتفاق خواهد افتاد. بر اساس پیش فرض مطرح شده و با توجه به افزایش قابلتوجه در میزان فروش نفت و همچنین آزادسازی ذخایر ارزی کشور انتظار میرود که نرخ ارز بهعنوان مهمترین مولفه شرایط با ثبات و همراه با کاهش تا حدود ۲۰ درصدی از قیمتهای فعلی را تجربه کند. البته برای سال آتی در مورد نرخ تورم میتوان گفت که با توجه به افزایش نقدینگی همچنان تورم نسبتا بالایی را داشته باشیم اگر چه میتوان با احتمال بسیار بالا بیان کرد که نرخ تورم نسبت به سالجاری بسیار پایین تر خواهد بود و نکته مهم اینکه انتظارات تورمی بهشدت تعدیل خواهد شد. درخصوص نقدینگی میتوان انتظار رشد نقدینگی برای سال آینده را متصور بود اگر چه آهنگ رشد کمتری خواهد داشت. انتظار میرود که نرخ بهره در سال آتی بهطور میانگین در سطح نرخهای فعلی باشد. کسری بودجه دولت اگر چه براساس بودجه اولیه دولت مشهود است اما با توجه به پیشبینی افزایش قابلتوجه در فروش نفت این کسری تا حدود نسبتا زیادی کاهش پیدا میکند. درخصوص بازارهای موازی از نظر نگارنده رکود همراه با کاهش قیمت در بازارهای موازی شامل مسکن، طلا و خودرو را شاهد خواهیم بود. اگر چه با توجه به ارزش بالای بازار ارزهای تجاری که درحالحاضر حدود ۱۵۰۰ میلیارد دلار است و با توجه به نفوذ قابلتوجه در میان سرمایه گذاران این بازار را نیز باید جزو بازارهای موازی در نظر گرفت. بازاری که نوسانات قیمتها در آن بسیار بالاست و اصولا نمی توان خیلی آن را پیشبینی کرد و در واقع باید بتوان پیشگویی کرد تا پیشبینی.
در پایان اگر بخواهیم بازار سهام را برای سال آتی پیشبینی کنیم، میتوان گفت بر اساس ترسیم چشمانداز مولفههای اصلی که در بالا اشاره شد، بازار سهام سالی نرمال و با بازدهی معقول را خواهد داشت. نکته مهمی که باید دقت کرد این است که متوسط نسبت قیمت به عایدی در بازار سهام حدود میانگین بلندمدت خود خواهد بود. اما در همین سال انتظار میرود که سهام در برخی صنایع که از رفع تحریمها انتفاع سریعتر و بیشتری را میبردند و همچنین سهام شرکتهای کوچکتر دارای طرحهای توسعهای، رشد بسیار بهتری را نسبت به میانگین بازار تجربه کنند.
منبع: علی زینلی _ دنیای اقتصاد