مرگ یا درود؛ دم خروس سیاسی در ماجرای توافق با عربستان بیرون زد/ سعودی ها فرزندان ابولهب یا اسلام؟
به گزارش خبر فوری، یک روایت بسیار جالب از واکنش رسانه های فرانسوی به قدرت گیری مجدد ناپلئون بناپارت و فرار از جزیره الب وجود دارد که میتواند امروز هم درس آموز باشد.
نقل است که یکی از روزنامه های مشهور پاریس از زمان فرار ناپلئون از تبعید تا ورود مجددش به پاریس و بازپس گیری قدرت با این تیترها به اتفاقات مربوط به هجوم امپراتور فرانسه واکنش نشان داد:
الف. ناپلئون بناپارت، آن یاغی بزرگ از جزیره الب فرار کرده و قصد فتنه و آشوب در فرانسه و سیاه کردن روزگار فرانسوی ها را دارد.
ب. ناپلئون با تعدادی از سربازان توانسته بر لشکر ژنرال های امپراتور بزرگ لویی هجدهم پیروز شود.
ج. ناپلئون لشکر لویی هجدهم را شکست داد و در راه پاریس است.
د. لویی هجدهم فرار کرد، جناب ناپلئون، سردار بزرگ در راه ورسای است.
ه. ناپلئون بناپارت، امپراتور بزرگ و سردار فاتح جهان بار دیگر فرانسه را از شر لویی هجدهم و سلطنت طلبان نجات داد.
این روایت اگرچه کمی فکاهی است اما به خوبی تغییر چهرۀ برخی رسانه ها را نشان می دهد. بسیاری از رسانه ها رسالت حقیقت جویی و حقیقت گویی خود را فراموش کرده و به دهان و دستان حاکمیت زل زده و منتظرند که دولت یا حزب و سازمان مورد حمایتشان اقدامی انجام دهد تا آنها نیز در همان مسیر و در تایید همان قول و فعل قلم بزنند. حکایت بسیاری از این رسانه ها مانند حکایت وزیر ناصرالدین شاه است که وقتی شاه از بادمجان تعریف کرد، او نیز در مدح بادمجان سخنرانی کرد و زمانی هم که شاه از بادمجان بد گفت، او هم شروع به ذم و لعن آن کرد. وقتی شاه به وزیر تشر زد که چرا حرف خود را تغییر می دهد، وزیر گفت: قربان. من خادم شاه هستم نه خادم بادمجان!
مذاکرات ایران و عربستان و چرخش عجیب گروهی از رسانه ها
حکایت برخی رسانه های داخل ایران نیز همانند حکایت وزیر شاه و بادمجان و ایضا روزنامه فرانسوی و ناپلئون است.
این امر به خصوص پس از اتفاقی که این روزها در زمینه سیاست خارجه ایران رخ داده قابل مشاهده است. روابط ایران و عربستان پس از چند سال فراز و نشیب و بحران، قرار است مجددا به سمت صلح و ثبات پیش برود. روابط دو جانبه تهران و ریاض در ۴۰ سال اخیر همواره پستی و بلندی های خاص خودش را داشته است.
با این حال، روابط این دو کشور در سال ۹۴ و پس از شهادت شیخ نمر و عکس العمل گروهی از تندروهای داخلی و حمله به کنسولگری عربستان سعودی در تهران به سرعت بحرانی شد. بعد از این اتفاق، عربستان کنسولگری های خود در ایران را تعطیل کرد و روابط دوجانبه نیز قطع شد. همزمان، وقوع جنگ در یمن نیز بر وخامت اوضاع افزود و شعار «مرگ بر آل سعود خائن» به شعار نمازگزاران برخی مساجد و پایگاه های بسیج اضافه شد.
بعد از بحرانی شدن روابط ایران و عربستان، گروهی از رسانه ها شروع به توجیه اتفاقات رخ داده کردند. پر واضح بود که حمله به کنسولگری عربستان اقدامی اشتباه و کاملا از سر احساس بود اما رسانه های همسو با تندروها از این اتفاق حمایت کردند.
از طرف دیگر، برخی رسانه های سیاسی که تابلوی جریانات جناحی مشخصی به شمار میروند، مانند کیهان از قطع رابطه کامل ایران و عربستان حمایت کردند.
کیهان در یکی از سرمقاله های خود تیتر زد: «تنها اقدام مثبت فرزندان ابولهب/ ننگ رابطه با آل سعود از دامان ایران اسلامی پاک شد». گروهی از فعالان مجازی و توییتری همسو با تندروها نیز به سرعت شروع به بدگویی از عربستان سعودی کرده و ریاض را در یک لحظه در کنار تل آویو قرار دادند.
با این حال، همین رسانه ها و فعالان پس از بهبود روابط ایران و عربستان در سال جاری و انتشار خبر عادی سازی روابط دوجانبه، رویکرد خود را تغییر دادند.
فعالان مجازیِ همسو با حمله کنندگان به سفارت عربستان از گفتگوی کشورهای اسلامی، اتحاد و اتفاق و برادری و وحدت نوشتند. در همین حال، کیهان در تیتر یک خود نوشت: «توافق ایران و عربستان، ضربه کاری به آمریکا و رژیم صهیونیستی/ مدعیان اصلاحات، مذاکره را یاد بگیرند» این تیتر در حالی انتخاب شد که کیهان از سال ۹۴ تا ۱۴۰۰ دائما به تیم دیپلماسی دولت وقت حمله می کرد و از عادی سازی روابط با سعودی ها انتقاد می کرد. کیهان و برخی رسانه های همسو با آن، محمد بن سلمان را خائن می دانستند و این در حالی است که بن سلمان همچنان در صدر قدرت است و تغییری هم در سیاست هایش ایجاد نشده است.
اگرچه سعودی ها دیگر مانند دهه ۹۰ شمسی به دنبال جنگ در یمن یا مخالفت با بشار اسد نیستند اما همچنان مامن وهابیت بوده و با شیعیان مخالفند، روابط آنها با اسرائیل بهتر از قبل شده و همزمان با آمریکا نیز روابط تجاری و سیاسی گسترده ای دارند. با این حال، اکنون گروهی از رسانه ها تغییر موضع داده و از دیپلماسی دفاع می کنند.
مدعیان مخالفت با آمریکا راه مجلات زرد آمریکا را ادامه می دهند!
هیچ رسانه ای بدون پیش فرض، جهت و زمینه نمی تواند خبری منتشر کرده یا گزارش و تحلیلی ارائه دهد. اما این امر نباید بهانه ای به دست اصحاب رسانه دهد که کار رسانه را یکسره «تبلیغات» بدانند.
هر رسانه ای سه وظیفه اصلی دارد که باید آن را مبنای کار خود قرار دهد: اطلاع رسانی، آموزش و تهییج. گروهی از رسانه ها که اتفاقا خود را مخالف تمام عیار غربی ها می دانند مانند مجلات زرد هالیوودی فقط به تهییج می پردازند، حال آنکه بخش وسیعی از رسالت روزنامه ها و سایت های خبری اطلاع رسانی و آموزش است و مبنای این دو نیز «روحیه حقیقت جویی» است. این مساله خود را در ماجرای ایران و عربستان نشان داد و عیار برخی جریانات سیاسی و رسانه های حامی آنها را به وضوح بیان کرد.