ریل نجات بازار سرمایه
دانستنی اقتصاد: بازار سهام در سال ۹۹ با ابرنوسانهای متفاوتی مواجه شد. در هر دو مسیر اقدامات و راهکارهای اتخاذشده از سوی سیاستگذار بورسی به بنبست خورد و نتوانست این بازار را به ریل اصلی بازگرداند. تحلیلگران اما معتقدند نسخه نجات بازار سرمایه، بازنگری در برخی قوانین و دستورالعملها و تغییر نگاه سهامداران برای سرمایهگذاری در این بازار پرریسک است.
اصلاح قوانین مربوط به بازارگردانی، ایجاد تنوع در صندوقهای سرمایهگذاری، راهاندازی مجدد معاملات آتی سکه طلا بهمنظور خارج کردن نوسانگیران از بازار سرمایه، حذف محدودیت دامنه نوسان و حجم مبنا، ایجاد ثبات در قوانین و دست آخر تغییر نگرش کوتاهمدت سهامداران به بورس مهمترین مواردی است که کارشناسان برای بازگشت بازار سهام به ریل اصلی خود بر آن تاکید دارند. حسن برادران هاشمی معتقد است مهمتر از تغییر یا اصلاح قوانین بهمنظور بازگرداندن بازار سرمایه به ریل اصلی خود، ثبات قوانین و مقررات است. او میگوید: اکنون در شرایط فعلی، ایجاد ثبات برای قوانین و عدم تغییر پیدرپی آنها بیش از هر چیز اهمیت دارد. حداقل وقتی قانونی تصویب یا اصلاح میشود باید برای اجرای آن مدت زمانی در نظر گرفت و آن را اعلام هم کرد که سرمایهگذاران بدانند تا چه زمانی قرار است آن قانون بر بازار حاکم باشد. او تاکید میکند: قوانین برای یک بازه یکساله یا حداقل چند ماهه باید تصویب شوند و در این مدت تغییر نکنند. اینکه قوانین هر روز تغییر کنند و هنوز چند روز از اجرای آنها نگذشته، دوباره اصلاح شوند به نفع بازار نیست. این کارشناس بازار سرمایه همچنین بر اصلاح قوانینی چون دامنه نوسان و همچنین قوانین بازارگردانی تاکید میکند و میگوید: اکنون قوانین مربوط به بازارگردانی شفاف نیست و باید در این مورد نیز اصلاحات و بازنگریهایی انجام شود.
برادران هاشمی همچنین بر این باور است که برای بازگرداندن بازار سرمایه به ریل اصلی خود سهامداران و سرمایهگذاران جدیدالورود نیز در نگرش خود نسبت به بورس تغییراتی ایجاد کنند. او در این باره توضیح میدهد: سرمایهگذاران جدید که طی یک سال و نیم اخیر وارد بازار سرمایه شدهاند باید بدانند بازار سرمایه دارای ریسک است و باید با این دید وارد این بازار شوند. نگاه کوتاهمدت به بازار سرمایه نگاه غلطی است؛ بنابراین سهامداران باید نگاه بلندمدت یا حداقل میانمدت به بازار سرمایه داشته باشند. همچنین بدانند وارد بازاری شدهاند که ریسک دارد از این رو نباید سرمایه اصلی خود را وارد بازار کنند.
محمدیوسف امینداور ابتدا تاکید میکند قبل از هر چیز باید قوانینی را که وضع میشود به درستی اجرا کرد. او سپس به اصلاح قوانین مربوط به بازارگردانی اشاره میکند و میگوید: بازارگردانی که ما در کشور داریم حتی شبح و سایه بازارگردانی واقعی و آنچه در دنیا رایج است، نیست چون همان اول فرض را بر این میگذاریم که بازارگردان نباید سود کند! این کارشناس بازار سرمایه با بیان این مطلب توضیح میدهد: کدام بازارگردانی باید برای رضای خدا کار و بازار را جمع کند؟ مگر بازارگردان حداقل عقل اقتصادی ندارد؟ بازارگردانی عملی است در همه دنیا که market maker از عملیات بازارگردانی سود میکند ولی ما آمدیم دستورالعملها را به گونهای تنظیم کردیم که بازارگردان نهتنها سود نکند بلکه ضرر هم بکند. بهنظر میرسد ما باید نهادهای مالی را بر اساس آنچه در دنیا تجربه شده بسازیم و بهکار گیریم که نمونه آن همین موضوع بازارگردانی است.
امینداور در ادامه به کارکرد صندوقهای سرمایهگذاری اشاره میکند و میگوید: ما باید صندوقهای سرمایهگذاری را دستهبندی کنیم. الان صندوقهای سرمایهگذاری همه یکی هستند و استراتژی آنها کاملا قائم به فرد است یعنی اگر امروز امینداور مدیر صندوق باشد یک طور رفتار میکند و فردا که خانم یا آقای ایکس مدیر شود طور دیگری رفتار خواهد شد در حالی که این عملکرد درست نیست. او میافزاید: صندوقهای سرمایهگذاری باید تنوع داشته باشند؛ مثلا صندوقی داشته باشیم که در صنعت خودرو سرمایهگذاری کند یا در صنایع دارویی و شوینده و شیمیایی سرمایهگذاری کند یا مثلا صندوقی بزنیم که در شرکتهایی سرمایهگذاری کند که مارکت کف آنها از ۵۰ هزار میلیارد تومان بیشتر باشد. اینگونه باید به صندوقها تنوع دهیم. خیلی وقتها مردم از من میپرسند در کدام صندوق سرمایهگذاری کنیم و من به آنها میگویم همه یکی هستند و بروید ببینید مدیر صندوق کیست و آیا طرز تفکر او را میپسندید یا نه. یعنی من که متخصص بازار سرمایه هستم بین صندوقها هیچ فرقی نمیبینم جز تفکر مدیران آنها!
امینداور اضافه میکند: ما باید صندوقی داشته باشیم که فقط در بازار پایه فعالیت کند یا صندوقی بزنیم که بتواند ریسک کند و تا ۳۰ درصد از سبدش را از یک سهم بخرد. بنابراین اگر میخواهیم برای بهبود وضعیت بازار تغییراتی ایجاد کنیم این تغییرات باید در جهت قوانین و دستورالعملهایی باشد که در بازارهای دنیا وجود دارد و آنها را در بازار خود اجرا و عملی کنیم چون تجربه شده است. او در ادامه با طرح این سوال که چرا معاملات آتی سکه طلا که سال ۹۶ یا ۹۷ قطع شد دوباره راهاندازی نشد میگوید: اگر معاملات آتی سکه طلا بود خیلی از نوسانگیرها جذب آنجا میشدند و اکنون بازار با چنین مشکلاتی روبهرو نبود.
لزوم بازنگری در قوانین بازارگردانی
پیمان حدادی هم مانند امین داور بر اصلاح قوانین مربوط به بازارگردانی تاکید دارد و معتقد است اگر میخواهیم بازار سرمایه وضعیت عادی پیدا کند باید قوانین بازارگردانی اصلاح شود. این کارشناس بازار سرمایه میگوید: برای اینکه نقدینگی به بازار برگردد تا بازار به تعادلی برسد باید کاری کرد که بازارگردانها فعالتر شوند. الان بازارگردانها در سود و زیان سهمهایی که خرید و فروش میکنند چندان دخیل نیستند و عمدتا درآمدشان از کارمزد معاملات است. او میافزاید: اگر درآمد بازارگردانها را با سود و زیان سهمهایی که خرید و فروش میکنند، مرتبط کنیم، بازارگردانی موثرتر انجام میشود و قیمت سهم برای آنان مهم خواهد شد. وقتی هم قیمت سهم برای بازارگردانها مهم شود در روزهایی که منفی هستند خریدهای موثرتری میکنند اما وقتی قیمت سهم برای بازارگردان مهم نباشد در روزهای منفی بازار خیلی تمایلی برای خرید ندارد. حدادی مهمترین مشکل بازار سرمایه در مقطع فعلی را نبود نقدینگی میداند و میگوید: به دو دلیل بازار سرمایه کاهشی میشود؛ یکی اینکه قیمتهای سهم بالا و گران است که باعث کاهش قیمتها و منفی شدن بازار میشود و دیگری اینکه گاهی قیمتهای سهم ارزنده و حتی ارزان است اما پولی وجود ندارد که سهمها خریده شود. وقتی پولی وجود نداشته باشد با گذر زمان فروشنده با علم به اینکه سهامش ارزان است آن را میفروشد. الان وضعیت بازار در این مرحله قرار دارد و به همین دلیل باید قوانین مربوط به بازارگردانی اصلاح شوند. او در ادامه میگوید: البته این روزهای پایان سال تا حدودی منفی بودن بازار طبیعی است چون خیلیها نمیخواهند ریسک کنند. چهارشنبه هفته آینده روز آخر معاملاتی است و تا ۱۰ روز بعد از آن بازار تعطیل خواهد بود بنابراین خیلیها ریسک نمیکنند در این ۱۰ روز تعطیلی سهام داشته باشند. با همه اینها سهامداران باید نگرش کوتاهمدت خود به بازار را تغییر دهند. اگر نمیتوانند به بازار نگاه بلندمدت داشته باشند حداقل با نگرش دو یا سه ماهه در بازار سرمایهگذاری کنند نه روزانه. با این نگرش حداقل اگر اقدام به خرید سهام نمیکنند، کاری برای فروش هم نکنند به خصوص در صنایعی که ارزنده هستند.
انتهای پیام/