«خونینشهر» از جنگ روانی بعثیها تا آزادسازی
دانستنی اقتصاد؛ گروه استانها- مصطفی آل علی: همه چیز از ۲۱ شهریورماه ۱۳۵۹ شروع شد، هواپیماهای عراقی در آسمان خرمشهر به پرواز درآمده بودند و ناوگان دریایی نیروهای بعثی تا بندر خرمشهر مانورهایی را انجام میداد.
وحشت کل شهر را فرا گرفته بود اما مردم این دیار بیدی نبودند که با هر بادی بلرزند؛ جنگ روانی و هرازگاهی حمله جنگی عراقیها علیه ایران در مرز میان شلمچه – بصره به مدت ۱۰ روز ادامه داشت و گاهی هم نیروهای دشمن به پاسگاه مرزی شلمچه با توپهای خمسهخمسه به حمله میکردند.
این حملات بعثیها سبب شده بود که دو تن از مدافعان وطن (شهید بختور و اسدی) به شهادت برسند و اینگونه اولین جرقه جنگ هشت ساله تحمیلی آغاز شد.
محمد جامهدارپور، جانباز خرمشهری است که در تأیید این حوادث میگوید: استکبار جهانی در صدد آن بود تا انقلاب اسلامی ایران را در نطفه خفه کند، آنها صدام را تحریک کردند تا به کشورمان حمله کند، حتی به کشور عراق بهترین تجهیزات نظامی را دادند.
این مدافع وطن که از اهالی خرمشهر است، در ادامه بیان میکند: در آنسوی مرز کشور عراق ۲ تیپ کامل مکانیزه نظامی آماده کرده بود که تعدادشان به بیش از ۱۰۰ هزار نفر میرسید در حالی خرمشهر حتی تجهیزاتی برای دفاع از خودش نداشت.
این جانباز تاکید میکند: عراق برای هموارسازی حملات خود دژهای میان خرمشهر و بصره را برداشت تا بیشتر نیروهای بعثی از مرز شلمچه وارد بشوند.
۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹ و ساعت ۱۶ ظهر بود که صدای بمباران به گوش رسید و حمله رسمی نیروهای بعثی آغاز شده بود؛ آنها آمده بودند تا ظرف ۷۲ ساعت (سه روز) خرمشهر را تصرف کنند و بعد از آن از جبههای به ماهشهر و بندر امام و از جبهه دیگر به اهواز پیشروی خودشان را ادامه دهند ولی همه نقشههایشان نقش بر آب شد.
روح مقاومت و ایستادگی در خرمشهریها عجین شده بود و آنها نه فقط زمین اجدادیشان را ترک نکردند بلکه با پیروی از فرامین امام راحل (ره) و جانفشانی از وطنشان دفاع کردند.
خرمشهر تنها نبود، نیروهای مردمی از اهواز، رامهرمز، مسجدسلیمان، بروجرد و… برای کمک آمده بودند تا نگذارند یک وجب از خاک میهن به دست عراقیها بیفتد.
قسمتی از خرمشهر سقوط کرد
جامهدارپور در این باره اظهار میکند: گرچه نیروهای دریایی و ارتش در میدان بودند ولی نیروهای مردمی، سپاه، بسیج و جهاد سازندگی از شهرهای دیگر برای حمایت و جلوگیری از سقوط خرمشهر وارد عرصه جنگ شدند.
مقاومت مردمی در خرمشهر ۴۵ روز طول کشید. در این ایستادگی اهالی خرمشهر بهویژه نوجوان و جوانان مثل شهید بهنام محمدی و… پیرو ولایتفقیه بودند؛ او ادامه میدهد: صدام هنگامی که روح مبارزه و مقاومت را در این شهر دید، بعد از یک هفته از شروع جنگ احساس کرد به راحتی نمیتواند در جنگ پیروز شود.
عراقیها حملاتشان را بیشتر کردند و بر اثر بمباران شدید همه امکانات در خرمشهر از بین رفت. با ورود گارد ویژه صدام به عرصه جنگ، ایستادگی خرمشهر شکسته شد؛ در تاریخ ۴ آبان سال ۱۳۵۹ نیروهای بعثی توانسته بودند قسمتی از شهر را یعنی قسمت شرقی و کمی مرکز شهر و نواحی آن اشغال کنند.
جامهدارپور میگوید: سقوط خرمشهر علل زیادی داشت؛ مثلاً بنیصدر به مردم اعلام کرد که میخواهد شهر را برای پاکسازی نیرویهای بعثی، بمباران کند و آنها خواست تا شهر را ترک کنند ولی بنیصدر به وعدهاش عمل نکرد وگرنه مردم این دیار هیچگاه میدان جنگ را ترک نمیکردند بهگونهای که صدام گفته بود «اگر یک جهانآرا و نیروهای خرمشهر را داشتم کل دنیا را تصرف میکردم».
عراقیها پس از سقوط خرمشهر، شهر را به یک دژ مستحکمی تبدیل کرده بودند، آنها بیش ازهفت کانال ایجاد کرده که پر از آب و مین سیمخاردار بودند تا جلوی پیشروی رزمندگان را بگیرند.
اشغال خرمشهر ۵۷۸ روز طول کشید که امام راحل در مهرماه ۱۳۶۰ دستور داد باید همه نیروهای کشور از جمله سپاه، بسیج، ارتش، نیروهای مردمی و… متحد شده برای پیروزی در این جنگ با یکدیگر قدم بردارند.
اتحاد نیروهای ایران برای آزادسازی خرمشهر
جامهدارپور در این باره بیان میکند: یک سال بعد از جنگ، نیروهای نظامی کشور سازماندهی شدند و بر این اساس یک اتحاد و همبستگی میان ارتش، سپاه، بسیج و نیروهای مردمی و… صورت گرفت بهگونهای که ستادهای مختلفی تشکیل و قرارگاههای مشخصی ایجاد شد که قرارگاههای خاتمالانبیاء، نصر و کربلا از جمله آنها بود.
او ادامه میدهد: آزادسازی خرمشهر اولین عملیات بزرگ این اتحاد بود، این عملیات در یک ماه و در سه مرحله (تقریباً هر ۱۰ روز یکبار یک مرحله) به اجرا در میآمد؛ در آزادسازی خرمشهر، ارتش نیز پشتیبان بود و نیروهای بسیج، سپاه، جهاد سازندگی و مردمی گاهی ۲۰ – ۳۰ کیلومتر آن هم بهطور شبانه پیاده میرفتند تا با استفاده از سیستم غافلگیری دشمن را زمینگیر کنند.
عملیات آزادسازی خرمشهر تحت عنوان عملیات «بیتالمقدس» و در سه جبهه در ۱۰ اردیبهشتماه ۱۳۶۱ آغاز شد و حدود ۳۰ روز به سرانجام رسید؛ مرحله اول این عملیات با حمله نیروهای کشور شروع شد، آنها با عبور از رودخانه کارون موفق شدند منطقه (از سمت جاده اهواز به سمت حمیدیه) را تصرف کنند و جاده اهواز به خرمشهر و مناطقی مثل جفیر، پادگان حمید و هویزه آزاد شدند.
دومین مرحله از عملیات بیتالمقدس (از سمت دارخوین تا خود خرمشهر) ۱۹ اردیبهشتماه ۱۳۶۱ با حضور چهار تیپ مستقل سپاه پاسداران و ۲ تیپ ارتش آغاز شد و این عملیات در روز بعد نیز تکرار شد و برای خروج دشمن از این منطقه نیز مقرر شده تا ۲ تیپ المهدی (عج) و امام سجاد (ع) از قرارگاه «فجر» در این مرحله از عملیات حضور داشته باشد.
جامهدارپور در خصوص آخرین مرحله از عملیات آزادسازی خرمشهر (از سمت خرمشهر تا آبادان) بیان میکند: این مرحله یکم خردادماه ۱۳۶۱ آغاز شد که در آن نیروهای قرارگاه «فتح» موفق شدند نیرویهای بعثی را منهدم و نیروهای قرارگاه «فجر» نیز «پل نو» را تصرف کنند؛ همچنین نیروهای قرارگاه «نصر» با منهدم کردن نیروهای بعثی به سمت جنوب حرکت کردند و بدین ترتیب شهر خرمشهر بهطور کامل به محاصره نیروهای ایرانی درآمد.
در روز دوم خرداد نتیجه پیکار بسیار درخشان بود و قرارگاه کربلا به هدف خود که احاطه کامل خرمشهر بود، رسید. تعداد اسرای عراقی در این روز از ۲ هزار و ۸۳۰ نفر تجاوز کرد و یگانهایی از دشمن که در منطقه بین نهر عرایض و شلمچه مستقر بودند، به میزان زیاد منهدم شدند. با وجود حضور گسترده هواپیماهای عراقی در آسمان منطقه، عقابان تیزپرواز نیروی هوایی ارتش در پشتیبانی از یگانهای رزمنده، در صحنه عملیات بیتالمقدس حضوری فعال داشتند و با بمباران پل شناور عراقیها بر روی شط العرب و مناطق تجمع آنان در آن سوی رودخانه، نقش ارزندهای در آزادسازی خرمشهر ایفا کردند.
روایت آخرین روز
در اواخر روز دوم خرداد، قرارگاه کربلا پس از بررسی آخرین وضعیت، تصمیم گرفت تا نیروها با ورود به شهر، آن را از وجود نیروهای عراقی پاک گردانند و در سه بامداد روز سوم خرداد واحدهایی از رزمندگان ایران به آن سوی رودخانه وارد شدند. از طرف دیگر جمعی از نیروهای عراقی با استفاده از تاریکی شب و قایق اقدام به فرار کردند که تعدادی از این قایقها توسط تکاوران نیروی دریایی هدف قرار گرفت و سرنشینان آنها غرق شدند.
نیروهای عراقی از ساعت ۳:۵۰ بامداد تا نیم بعدازظهر روز سوم خرداد از سمت شلمچه سه بار اقدام به پاتک کردند و تلاش کردند تا از طریق جاده شلمچه – خرمشهر حلقه محاصره خرمشهر را بشکنند اما هر بار با پایداری و مقاومت دلاورانه رزمندگان ایرانی مواجه شدند و با دادن خساراتی عقبنشینی کردند.
در ساعت ۱۱ صبح روز سوم خرداد در حالی که درگیری شدیدی بین قوای ایرانی و نیروهای عراقی در شمال نهر «خین» جریان داشت و دشمن در فکر شکستن حلقه محاصره خرمشهر بود، رزمندگان ایرانی از جناح غرب و خیابان کشتارگاه وارد شهر شدند. ناحیه گمرک خرمشهر در کنار اروند اندکی مقاومت کرد که آن هم به سرعت در هم شکسته شد. در ساعت ۱۲ قوای ایران از سمت شمال و شرق وارد شهر شدند و نیروهای متجاوز بعثی که ۲۴ ساعت در محاصره کامل قرار داشتند، راهی جز اسارت یا فرار و یا کشته شدن نداشتند. بدین جهت واحدهای عراقی گروه گروه به اسارت نیروهای ایرانی در آمدند.
در ساعت دو بعدازظهر، خرمشهر به طور کامل آزاد شد و پرچم جمهوری اسلامی ایران بر فراز «مسجد جامع» و پل تخریب شده خرمشهر به اهتزاز درآمد. بدین ترتیب این شهر مقاوم که پس از ۴۵ روز پایداری و مقاومت در چهار آبان ۱۳۵۹ به اشغال دشمن درآمده بود، پس از ۵۷۸ روز آزاد شد.
اهتزاز پرچم ایران بر فراز مسجد جامع خرمشهر
او میگوید: پس از آنکه عملیات آزادسازی خرمشهر با موفقیت انجام شد، شهید شیرازی در تاریخ دوم خردادماه ۱۳۶۱ با دفتر امام راحل تماس میگیرد و به سید احمد خمینی و اعلام میکند که خرمشهر آزاد شد. روز بعد یعنی سوم خردادماه از طریق صدا و سیما ساعت ۱۰ صبح بهطور رسمی آزادسازی خرمشهر اعلام میشود و در همان روز پرچم ایران بر فراز مسجد جامع خرمشهر برافراشته شد.
اگر چه از زمان جنگ تاکنون اقداماتی برای بازسازی و توسعه خرمشهر انجام شده ولی این اقدامات در شأن شهر مقاومت نیست و ضرورت دارد که مسئولان با نگاهی فراملی نسبت به رفع معضلات و مشکلات چندین ساله خرمشهر اقدام کنند.