پدرخوانده های پشت خط مانده

دانستنی اقتصاد:با درگذشت آقای رئیسی کشور وارد مرحله حساس و سرنوشت سازی شده که در گذشته کمتر سابقه داشته است.در حالی که در انتخابات ریاست جمهوری گذشته جریان های سیاسی از یک سال قبل برنامه های انتخاباتی خود را آغاز می کردند در شرایط کنونی که براساس قانون اساسی تنها۵۰ روز برای انتخاب رئیس جمهور بعدی زمان باقی مانده جریان های سیاسی برای دولت آینده برنامه قابل توجهی ندارند. به همین دلیل در چنین شرایطی چهره های کلیدی مانند روسای جمهوری سابق می توانند از نقش تعیین کننده ای در انتخابات برخوردار باشند.

از بین روسای جمهوری گذشته محمود احمدی نژاد،حسن روحانی و سید محمد خاتمی هر کدام نقش متفاوتی در انتخابات آینده ایفا خواهند کرد.

احمدی نژاد که از هر فرصتی برای به دست گرفتن قدرت مجریه استفاده می کند علی رغم اینکه در شرایط کنونی عنوان می کند در حال رصد شرایط حضور یا عدم حضور است در نهایت در انتخابات ثبت نام خواهد کرد. با این وجود شورای نگهبان دوباره وی را مانند انتخابات۹۶و۱۴۰۰ رد صلاحیت خواهد کرد. درچنین شرایطی وی تنها می تواند در فضای رسانه ها فعال باشد و مانند سال های گذشته به انتقاد از وضعیت موجود کشور بپردازد.

وی دارای پایگاه اجتماعی ضعیفی است که به اندازه ای قابل توجه نیست که در انتخابات تعیین کننده باشد. از سوی دیگر به دلیل انتقادهای تندی که در سال های اخیر از نظام و وضعیت موجود مدیریت کشور کرده پایگاه خود را در بین اصولگرایان که در انتخابات۱۳۸۴و۱۳۸۸ به صورت تمام قد از وی حمایت کردند نیز از دست داده است.

به همین دلیل وی از شرایطی برخوردار نیست که بتواند بر تصمیم گیری های جریان اصولگرایی نیز تأثیر بگذارد. مهم ترین اقدامی که احمدی نژاد در انتخابات آینده می تواند انجام بدهد تند کردن انتقادهای خود نسبت به وضعیت موجود و زیر سوال بردن کاندیداهای ریاست جمهوری خواهد بود.

وضعیت حسن روحانی اما نسبت به احمدی نژاد متفاوت خواهد بود. روحانی که در انتخابات مجلس خبرگان ثبت نام کرد و صلاحیتش توسط شورای نگهبان رد شد به احتمال خیلی زیاد در انتخابات ثبت نام نخواهد کرد. هر چند این احتمال وجود دارد که وی در یک اقدام غیر منتظره در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام که در چنین شرایطی سرنوشتی مانند احمدی نژاد در انتظارش خواهد بود و تأیید صلاحیت نخواهد شد.

با این وجود کارکرد حسن روحانی در اینجا تمام نخواهد شد و وی برخلاف احمدی نژاد که پایگاه اجتماعی اش را از دست داده و در بین حامیانش نیز جایگاهی ندارد هم پایگاه اجتماعی قوی تری دارد و هم اینکه در بین عقلا و معتدلین دو جریان اعتدال گرا و اصلاح طلب دارای جایگاه است و یک وزنه سیاسی به شمار می رود.

روحانی در چنین شرایطی می تواند رهبری جریان اعتدالی را در انتخابات آینده در دست بگیرد و گزینه هایی را روانه انتخابات کند که اگر چه توانایی رقابت با اصولگرایان تا دندان مسلح را نخواهند داشت اما می توان به ایجاد یک دوقطبی خفیف بین یک اصولگرا و یک چهره معتدل اصولگرا خوشبین بود. در چنین شرایطی نقش روحانی پررنگ تر خواهد شد و وی می تواند در فضای انتخابات اثرگذار باشد.

وضعیت سید محمد خاتمی اما نسبت به روحانی و احمدی نژاد بسیار متفاوت است. وی هیچ قصدی برای ثبت نام در انتخابات ندارد و به تعبیر خودش نه می خواهد و نه می گذارند که در قدرت حضور داشته باشد. در نتیجه حضور وی در انتخابات منتفی خواهد بود.

با این وجود وی هم دارای پایگاه اجتماعی قوی تری نسبت به احمدی نژاد و روحانی است و هم اینکه در جریان سیاسی متبوعش یعنی اصلاحات فطل الخطاب به شمار می رود و به همین دلیل می تواند به صورت جدی بر بدنه جریان اصلاح طلبی تأثیرگذار باشد. هر چند جایگاه جریان اصلاح طلبی در جامعه نسبت به گذشته ریزش کرده اما همچنان وضعیت بهتری نسبت به جریان های دیگر در بین بخش هایی از مردم دارند.

خانمی قدرت اجماع سازی و انسجام بخشی به تشکیلات و بدنه جریان اصلاحات را دارد و در صورتی که افرادی مانند عارف،ظریف،جهانگیری و یا حتی مسعود پزشکیان که وزیر بهداشت دولتش به شمار می رود از فیلتر شورای نگهبان عبور کند این احتمال وجود دارد که جریان اصلاحات را برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری بسیج کند و چه بسا در یک رقابت سخت و نفس گیر یک اصلاح طلب بتواند صندلی اول پاستور را به دست بیاورد.

اتفاقی که  با توجه به رویکرد مدیریتی کشور در سال های اخیر بعید به نظر می رسد اما اگر فضای انتخابات نسبت به گذشته بازتر شود بعید نیست اصلاح طلبان بتوانند در انتخابات آینده نقش تعیین کننده داشته باشند.

همه این مسائل گمانه زنی های انتخاباتی است در حالی که کشور در وضعیت خطیری قرار گرفته و بیش از همیشه نیازمند وحدت و انسجام نیروها و جریان های سیاسی در کمک و حمایت به دولت بعدی است./منبع دانستنی آنلاین